با کلام و بیان جوهر وجودی انسان آشکار میگردد. ضمیر، مکنونات قلبی، سیرت، فکر و اندیشه انسان در کلام او متجلی میگردد و با دیگران ارتباط مییابد. از آنجا که انسان فطرتاً زیبادوست است این طبع زیبادوستی او کلامش را هم از زیبایی بینصیب نمیگذارد و لذا در طول قرنها کلام همواره خود را به هنرها و زیباییهای گفتاری و بیانی مزین نموده است. کلام انسان در زیباترین شکل خود غالباً به صورت شعر جلوهگر میگردد و میتوان گفت: «شکل کمالیافته کلام آدمی شعر است.»([2]) با این حال شعر و بیان شاعرانه و هنری به تنهایی عامل ماندگاری سخن نیست، زمانه شاعران و سخنوران زیادی بخ خود دیده است که با مرگ آنان اشعار و سخنانشان از یادها رفته است و تنها اشعار و سخنانی ماندگار شدهاند که افزون بر زیبایی و استواری آکنده از معنویت بوده است و از سر صدق، صفا و صمیمیت و روحیه آزادیخواهی، حقطلبی، عدالتخواهی، احسان و ایثار بیان شده است. بر این اساس کلمات و سخنان گهربار ائمه اطهار(ع) پس از قرنهای مدید همچنان بر تارک ایام میدرخشد. زیرا هم آنان استادان و امیران سخن بودهاند و هم عارفان حقیقی و انسانهای کامل. علی(ع) فرمود: «ما اهل بیت، امیران ملک سخن و شهریاران اقلیم بلاغتیم شاخسار سخن در دسترس ماست، هرگاه اراده کنیم دست دراز میکنیم و میوه سخن را از شاخسار آن میچینیم.»([3])
آن بزرگواران چنان به فن سخن تسلط داشتند که باالبداهه و بدون هیچ تکلف و زحمتی مقصود خود را در قالب الفاظی کوتاه، فصیح، بلیغ، زیبا و سرشار از معنویت و قداست بیان میداشتند. کلمات گهربار آنان علاوه بر فصاحت و بلاغت ظاهری، از اندیشهای عمیق و زیبایی برخوردار است که برای هر کلمه و لفظ آن باید متنها نوشت و قلمفرساییها نمود. اینک به گفتگویی منظوم، زیبا و دلنشین که منسوب به امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه زهراست گوش دل میسپاریم گفتگو سرمشق است برای همه علیالخصوص همسران. بسیار شده که افراد در گفتگو با دیگران، به زیبایی سخن میگویند ; اما در گفتگوی با همسر آداب سخن گفتن ساقط میشود و اکثراً کسی خود را ملزم به رعایت آداب سخن نمیداند.
روزی گرسنهای در خانه امام علی(ع) را کوبید و تقاضای کمک نمود. امام علی(ع) در قالب شعری زیبا نیازمندی آن گرسنه بینوا را به حضرت زهرا(س) بازگو نموده و فرمود:([4])
فاطم ذات المجد و الیقین
یا بنت خیر الناس اجمعین
اماترین البائس المسکین
قد قام یالباب له حنین
یدعو الی الله و یستکین
یشکو الینا جائعاً حزین
کل امرء بکسبه رهین
و فاعل الخیرات من یدین
موعده فی جنة علیین
حرمها الله علی الضنین
و للبخیل موقف حزین
تهوی به النار الی سجین
شرابه الحمیم و الغسلین
یمکث الدهر و السنین
ای فاطمه که دارای عظمت و یقین هستی. ای دختر بهترین تمام مردم
آیا نمیبینی درماندهای بیچاره بر در خانه ایستاده و ناله میکند.
خدا را میخواند و به او پناه میبرد درد دل خود را پیش ما آورده، از ما کمک میخواهد گرسنه و غمگین است.
هر فردی ملازم و همراه عمل خویش است و نیکوکار به خدا قرض میدهد.
و در خانههای عالی بهشت که خدا آن را بر بخیل حرام کرده عوض آن را میگیرد.
برای بخیل ایستگاهی غمناک است، آتش او را به «سجین» میکشاند (سجین به معنای زندان سخت و شدید است)
آنجا که آبش از خون و چرک و شستشوی جهنمیهاست و سالها باید در آن بماند. در یک نگاه گذرا از این اشعار میتوان چند مطلب را استفاده کرد.
1 برشمردن فضائل و نکات مثبت همسر: حضرت علی(ع) با کلماتی در قالب شعر زیبا و دلنشین حضرت زهرا(س) را مورد خطاب قرار میدهد که حاکی از شدت احترام و تواضع ایشان نسبت به همسرش میباشد. در ابتدا به عظمت و بزرگی و مقام خود حضرت زهرا(س) اشاره میکند «فاطم ذاتالمجد و الیقین» و سپس فضیلت انتساب حضرت زهرا(س) به پیامبر اکرم(ص) را یادآور میشود «یا بنت خیرالناس اجمعین» شمردن فضایل و نکات مثبت دیگران علیالخصوص همسر باعث میشود که اولا انسان از غرور و تکبر برحذر مانده و روحیه تواضع و فروتنی در او شکل گیرد که این تواضع باعث احترام متقابل شده و محبت افراد به هم زیاد میگردد. ثانیاً برشمردن نکات مثبت و صفتهای خوب افراد باعث تقویت و تحکیم آن صفات و رشد و بالندگی افراد شود.
2 توجه به امور مسلمین: بیت دوم و سوم بیانگر آن است که امیرالمؤمنین علی(ع) نه تنها خود به امور مسلمین توجه و اهتمام دارد بلکه همسرش حضرت فاطمه(ع) را هم به این امر مهم تشویق و ترغیب مینماید. براساس حدیثی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است توجه و اهتمام به امور مسلمانان از چنان اهمیت و ارزشی برخوردار است که اگر کسی به آن توجه نکند و نسبت به مشکلات آنان بیاعتنا باشد، مسلمان حقیقی نیست و از دایره اسلام خارج میشود.([5]) «من اصبح و لم یهتم بامورالمسلمین فلیس بمسلم»
3 ملازمت عمل انسان با او: بیت چهارم متضمن این معناست که اعمال هر کس ملازم و همراه اوست و هرگز از او جدا نمیشود زیرا یکی از معانی «رهن» ملازمت و همراه بودن چیزی است.([6])
هر عمل خیر و یا شری که از انسان صادر میشود پیوسته با او همراست تا آنجا که در پیشگاه حق ثواب و یا عقاب آن را میبیند. در آن هنگام اگر عمل ناپسندی انجام داده باشد آرزو میکند که بین او و عملش فاصلهای طولانی باشد. چنانچه قرآن میفرماید: «و ما عملت من سوء تود لو ان بینها و بینه امدا بعیدا;([7]) آرزو کند که کااش میان او و کردار بدش فاصلهای بزرگ بود.»
4 مذمت بخیل و جایگاه او:
از بیت پنجم به بعد حضرت به نکوهش افراد بخیل پرداخته و جایگاه آنان را جهنم میداند.اینکه چرا افراد بخیل چنین جایگاه و عذاب دردناکی دارند به خاطر آن است که بخل ریشه در کفر دارد. چنانکه رسول اکرم(ص) فرمود:«الا انّ البخل من الکفر و الکفر فی النار. و نیز فرمود: بخل از مقت (دشمنی با خدا) خلق شده و درختی است که ریشهاش به درخت زقوم فرو رفته و مقداری از شاخههایش در دنیاست و پس هر کسی به شاخهای از آن چنگ بزند به آتش سوقش میدهد.([8])
حضرت زهرا(س) با شعر چنین پاسخ داد:
امرک سمع باین عم و طاعه
مابی من لؤم و لا وضاعه
اطعمه و لا ابالی الساعه
ارجو اذا اشبعت من مجاعه
فرمان تو را ای پسر عمو بیدرنگ اطاعت خواهم کرد.
و مرا در طاعت این دستور نه سرزنش و نه ملامتی خواهد بود.
هم اکنون این گرسنه را طعام میدهم و به گرسنگی الان خود و بچههایم اهمیت نمیدهم.
امیدوارم بدین جهت از گرسنگی آخرت نجات یابم و سیر شوم.([9])
حضرت زهرا در همین چند مصرع، دریایی از معرفت و فضیلت را برای پیروان خود به ارمغان گذارد. کلامی مختصر و وزین که هر چه در آن بیشتر غور کنی به گوهرهای بیشتری دست مییابی.
حضرت زهرا(س) شاعر نبود ولی یکی از همان امرای سخن است که شاخسار سخن در دستش بود. حضرت زهرا(س) جواب همسرش را در نهایت ظرافت و زیبایی میدهد که حکایت میکند از ادب آن حضرت. به شیوههای مختلفی میتوان سخن گفت و منظور خود را فهماند اما وقتی زیباترین و دلنشینترین کلمات برای جواب انتخاب میشود نشاندهنده ادب و زیبایی رفتار و گفتار فرد است. ادب نشاندهنده سطح آگاهی، فهم بالا و تربیت شایسته است. حضرت زهرا(س) با عبارت زیبای «سمع و طاعه» پاسخ همسرش را میدهد. و این زیباترین و ظریفترین جوابی است که تمام زنان میتوانند در جواب همسران خود بگویند. حضرت علی(ع) زیباترین جوابها را از همسرش شنید چون خودش زیبا سخن گفته بود و این نحو گفتگو مصداق این کلام گهربار اوست که فرمود:
«اجملوا فی الخطاب تسمعوا جمیل الجواب; زیبا خطاب کنید تا زیبا جواب بشنوید.»([10])
«سمع و طاعه» عبارت دلنشین و دلپذیری است که میتوان آن را در تمام مراودات روزمره استفاده نمود و ادب و احترام خود را نشان داد.
حضرت زهرا(س) با اینکه اندوختهای در خانه نداشتند پیشنهاد کمک به فقیر را به طیب خاطر از حضرت علی(ع) میپذیرد. همان غذایی که برای خودشان لازم بود به فقیر بخشیدند و نه تنها علی(ع) را از کار خیر منع ننمودند بلکه در مقام تشویق و اطمینان خاطر او فرمود از طرف من هیچ سرزنش و ملامتی برای تو نیست. ملامت و سرزنش دوستان و مخصوصاً همسر صفت نکوهیده است که حضرت زهرا آن را نمیپسندد و بدین ترتیب پیروان خود را از آن نهی میفرماید.
([11]) سرزنش باعث تحقیر و خرد شدن شخصیت دیگران میشود و پسندیده نیست که مؤمن، مؤمن دیگری را تحقیر نماید. در روایات دیگر نیز، ائمه، مؤمنین را از سرزنش و ملامت دیگران برحذر میدارد. امام صادق(ع) میفرماید: «هر کس مؤمنی را ملامت کند خداوند او را در دنیا و آخرت نکوهش میکند.»([12])
حضرت زهرا(س) میفرماید: اطعمه ... یعنی هماکنون او را طعام میدهم: که این نشاندهنده سبقت و عجله ایشان در کار خیر و عدم تأخیر در کمک به فقیر است.
هنگامی که زمینه کار خیری پیش آمد باید آن کار را به سرعت انجام داد تا موانعی پیش نیاید. در قرآن بارها سفارش شده که در کارهای خیر عجله کنید و حتی از هم سبقت بگیرید میفرماید: «فاستبقوا الخیرات پس در نیکی کردن بر یکدیگر سبقت گیرید.» (بقره آیه148) و باز میفرماید: و سارعوا الی مغفرة من ربکم و ...; بر یکدیگر پیشی گیرید برای آمرزش پرورگار خویش.» (آل عمران، آیه 133»
که اولی سفارش به مسابقه در کار خیر میکند و دومی سفارش به سرعت که البته «این دو لازم و ملزوم یکدیگرند. زیرا سبقت جستن بدون سرعت در عمل امکانپذیر نیست و هر کس سریعتر راه به سوی مقصود بپیماید بیشک زودتر به مقصد میرسد.»([13])
حضرت بعد از آن میفرماید: «و لا ابالی الساعه» که منظور از آن بیم نداشتن از گرسنگی خود و خانوادهاش در آینده است. با بخشش به آن فقیر دیگر طعامی برای خود نداشتند و این نهایت سخاوت وجود آنهاست که به آن ایثار گویند. ایثار درجه بالاتر از سخاوت است زیرا سخاوتمند آنچه را احتیاج ندارد میبخشد ولیکن ایثارگر آنچه را احتیاج دارد میبخشد. ایثار در سراسر زندگی حضرت زهرا(س) نمودی آشکار دارد. از ایثار در شب عروسیاش تا ایثاری که موجب نزول سوره دهر شد.
پس از این اشعار، امامعلی(ع) دوباره اشعاری میسراید و به اطعام فقیر تأکید میفرماید:([14])
فاطم بنت السید الکریم
بنت نبی لیس بالزنیم
قد جائنا الله بذا الیتیم
من یرحم الیوم فهو رحیم
موعده فی جنه النعیم
حرمها الله علی اللئیم
من یسلم البخل یعش سلیم
و صاحب البخل یقف ذمیم
یهوی به فی وسط الحجیم
شرابه الصدید و الحمیم
هذا صراط الله مستقیم
فاطمه جان ای دختر رسول خدا(ص) مرد سخاوت، ای دختر پیامبری که فرومایه نبود توجه کن!
یتیمی به خانه ما آمده است کسی که امروز به او لطف کند فردی دلرحم است.
وعدهگاه پاداش گرفتن از این خدمت بهشت است که خدا آن را بر بخیل حرام کرده است.
کسی که از مرض بخل سالم بماند جان سالم به بهشت میبرد و بخیل مورد نکوهش مردم و خدا خواهد بود.
خدا بخیل را به قعر جهنم میافکند، آب آشامیدنش در جهنم، صدید (زردآب) و حمیم (چرک و خونی که از بدن جهنمیها که میسوزند بیرون میآید و به صورت جوی آب روان میگردد) خواهد بود.
انفاق به یتیم راه راست خدا است.
در این اشعار باز حضرت علی(ع) با کلمات دلنشین و زیبا همسرش را مورد خطاب قرار داده و ایشان را در رسیدگی به نیازمند ترغیب مینماید. حضرت زندگی سالم و خداپسندانه را در گرو دوری از بخل میداند و میفرماید هر کس از مرض بخل دور بماند زندگی سالمی دارد. قرآن کریم هم یکی از راههای نجات و فلاح و رستگاری را دوری از بخل میداند و میفرماید: «و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون. (تغابن آیه 16) و آنها که از بخل و حرص خویش مصون بمانند رستگار و پیروزند..»
در جواب حضرت زهرا(ص) با شعر چنین پاسخ داد:([15])
فسوف اعطیه و لا ابالی
اؤثرالله علی عیالی
امسوا جیاعا و هم اشبالی
اصغرهم یقتل فی القتال
بکربلا یقتل باغتیال
لقاتله الویل مع و بال
یهوی به النار الی سفال
کبوله زادت علی الأکبال
«هماکنون او را طعام میدهم و باکی ندارم. به خاطر رضای خدا او را بر خاندانم مقدم میدارم»([16])
«فرزندانم شب را گرسنه به روز آوردند. فرزندانی که کوچکترین آنان حسین در جنگ کشته خواهد شد.
در کربلا فرزندم را با حیله شهید میکنند. وای بر قاتلان او که عذاب دردناک و پستی و خواری بر آنان باد. آنانکه با این جنایت به درجات پست جهنم راه مییابند. هر لحظه به سقوط و خواری آنها افزوده میشود.
از این پاسخ ظریف و هنرمندانه فاطمه زهرا(س) نیز میتوان درسهای آموزندهای فراگرفت:
در این ابیات باز هم حضرت تأکید بر عجله در کار خیر میکند و میفرماید به زودی او را اطعام میکنم و از چیزی باکی ندارم. حضرت زهرا(س) ترسی از تأمین آینده ندارد و با اطمینان خاطر میفرماید: باکی ندارم (از آینده) و این نشاندهنده ایمان قوی و امیدواری او به خدا و توکل ایشان میباشد. کسی که به خدا توکل دارد احساس آرامش، قدرت و اطمینان میکند زیرا قویترین (خدا) کس وکالت او را به عهده دارد. رسول گرامی اسلام میفرماید: «من سرّه ان یکون اقوی الناس فلیتوکل علی الله.»([17])هر کس میخواهد از همه مردم قویتر باشد به خدا توکل کند. هر چه ایمان مؤمن بیشتر باشد اعتماد و توکل او بر خدا نیز بیشتر میشود. حضرت زهرا در بالاترین درجات ایمان قرار داشت از همین رو توکل و اعتمادش بر خدا نیز زیاد بود.
آن حضرت تکیهاش به مسببالاسباب (که غالب بر همه سببهاست) بود برای همین ترس و اندوهی از آینده نداشت و اطمینان داشت که خداوند به نحوی او و خانوادهاش را تأمین خواهد نمود. زیرا توکل، سرچشمه بسیاری از فضایل همانند قدرت، شجاعت، انفاق و بخشش و دوری از بخل و حرص میباشد.
مصرع دوم از بیت اول تأکید دارد بر ترجیح دادن خواسته و رضایت خداوند را بر خواست خود. در نظر گرفتن رضایت خدا در زندگی آنچنان ارزش دارد که خداوند در قسمتی از حدیث معراج میفرماید: «لیس شیء عندی افضل من التوکل علی و الرضی بما قسمت; محبوبترین کارها نزد من توکل است و بعد از آن رضایت به آنچه تقدیر کردهام.»([18])
حضرت زهرا(س) رضایت خدا را بالاتر از رضایت خانواده خود میداند (و اوثر الله علی عیالی) از همین روست که هرگاه بندهای از تقدیرات الهی راضی گردد خدا هم از او راضی میگردد. آری راز شکوه و عظمت حضرت زهرا(س) همین فضایل والا و معرفتهای ماندگار است نه چیز دیگر.
از مصرع دوم به بعد، حضرت زهرا(س) به دو مطلب مهم اشاره میفرماید:
علم به شهید شدن امام حسین(ع): حضرت زهرا(س) از همان ابتدای تولد امام حسین(ع) میدانست که او روزی کشته خواهد شد. زیرا او در منزل وحی بود و از هر چه بر پیامبر وحی میشد آگاه میگشت.
«سید بنطاووس مینویسد: راویان چنین گفتهاند که چون یکسال از عمر شریف آن جناب (امام حسین(ع)) گذشت دوازده فرشته بر رسول گرامی اسلام نازل گردید: آنان گفتند: یا محمد زود باشد که به فرزند دلبند تو حسین بنفاطمه نازل شود مانند آنچه که به هابیل از قابیل نازل گردید و زود باشد که اجر و مزد شهادت فرزند ترا خدای بدهد. مانند آن اجر و ثوابی که به هابیل بخشیده و بر گردن قاتل او بگذرد مانند گناهی که بر گردن قابیل است و هیچ فرشته مقربی در آسمانها باقی نماند مگر آنکه بر پیغمبر(ص) نازل گردید و آن جناب را در قتل فرزندش تعزیت میگفتند.»([19])و نیز مولی علی هندی از اهل سنت در کنزلالعمال از ابنعصاکر از امسلمه روایت کرده است که رسول خدا فرمود: «ان جبرئیل اخبرنی ان ابنی هذا یقتل و انه اشتدّ غضبالله علی من یقتله; یعنی جبرئیل به من خبر داد که این پسرم کشته خواهد شد و براستی که خشم خدا سخت شده بر کسی که او را بکشد.»([20])
علاوه بر این اخبار جبرئیل به طور مستقیم بر حضرت فاطمه(س) نازل گشت و او را از خبرهایی در مورد فرزندانش (از جمله امام حسین(ع) آگاه مینمود. امام صادق(ع) فرمود: فاطمه(س) بعد از پیغمبر 75 روز زنده بود از مرگ پدرش اندوه سختی او را فراگرفته بود. جبرئیل نزدش میآمد و او را در مرگ پدرش نیکو تعزیت میگفت و خوشدلش میساخت و از حال پدرش و مقام او و آنچه بعد از وی برای ذریهاش پیش میآید گزارش میداد و علی(ع) آنها را مینوشت.»([21])
حضرت زهرا نه تنها از کشته شدن امام حسین خبر داشت بلکه محل و چگونگی آن را نیز میدانست. حضرت عذاب قاتلان امام حسین را بسیار دردناک و جایگاه آنان را درجات پست جهنم میداند. آنان که دست پلیدشان به خون امام حسین(ع) آغشته گشت پیوسته مورد لعن خدا و رسولالله و ائمه اطهار (ع) و مؤمنین هستند. پیامبر گرامی اسلام همواره در مورد قاتلان امام حسین(ع) این گونه دعا میفرمود: «اللهم اخذل خاذلیه و اقتل قاتله و لا تمتعه بما طلبه; بار الها کسانی که او را در برابر دشمن حق و عدالت تنها نهادند همه را خوار و رسوا ساز و کشنده تبهکار و سیاه روی او را نابود کن و او را به آرزوی خود مرسان و از خواستهاش بهرهمند مساز.»([22])
براستی کسانی که پیامبر اعظم(ص) برای آنان اینگونه نفرین نماید چه عاقبتی خواهند داشت؟ و جایگاه آنان کجا خواهد بود؟ آنان نه تنها در سرای آخرت به سختترین و دردناکترین عذابها دچار خواهند شود بلکه در همین دنیا نیز خوار و ذلیل گشتند.
[1] الرحمن، آیه 1 تا 4.
[2] مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ساغر مینایی، قم، 1373، چ2، ص17.
[3] مقدسی، محمدعلی، سخنوری و شخصیت در آداب سخن، دفتر تبلیغات اسلامی، قم 1377، چاول، اشاره به حدیث.
[4] دیوان منسوب به امیرالمؤمنین، علی بنابیطالب(ع)، استاد مصطفی زمانی، نصایح 1374، چاول، بیجا.
[5]
[6] مکارم شیرازی، ناصر، تفسیرنمونه، ج22، ص431.
[7] آل عمران، آیه30.
[8]
[9] دشتی، محمد، نهجالحیا، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، قم 1372، چ2، ص186.
[10] محدثی، جواد، همان، ص45.
[11] امین، سیدمحمد، آفات زبان، افست کیا، تهران، بیتا، ص191.
[12] کافی، ج2، ص356.
[13] مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، ج2، مدرسه الامام علی بنابیطالب، قم 1378، چاول، ص419.
[14] دیوان امام علی(ع)، همان، ص412، برخی این اشعار را مربوط به ایثار حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) به فقیر، یتیم و اسیر میدانند که موجب نزول سوره انسان شد.
[15] دشتی، همان.
[16] حاحجیانی دشتی، عباس، لؤلؤ و مرجان، موعود اسلام، بوشهر 1384، چاول، ص256.
[17] نهجالفصاحه، همان، ص153.
[18] مصباح یزدی، همان، ص35.
[19] لهوف ابنطاووس، سوگنامه کربلا، ترجمه محمدطاهر دزفولی، انصاری، قم 1378، چاول، ص39.
[20] رسولی محلات، سیدهاشم، زندگانی امام حسین(ع)، دفتر نشر فرهنگ اسلام، تهران 1372، چاول، ص195.
[21] کلینی، محمد بنیعقوب، اصول کافی، ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران 1372، چاول، ص195.
[22] ابننما جعفر بنمحمد در سوگ امیر آزادی، ترجمه و نگارش علی کرمی حاذق، قم 1380، چاول، ص75 و 76.